ای دوست ره جفا رها کن
تقصیر گذشته را قضا کن
بر درگه وصل خویش ما را
با حاجب بارت آشنا کن
در صورت عشق ما نگارا
بدخویی را ز خود جدا کن
آخر روزی برای ما زی
آخر کاری برای ما کن
ماها تو نگار خوش لقایی
با ما دل خویش خوش لقا کن
من دل کردم ز عشق یکتا
تو رشتهٔ دوستی دو تا کن
اکنون که تو تشنهٔ بلایی
راضی شدهام هلا بلا کن
ورنه تو که سغبهٔ جفایی
تن در دادم برو جفا کن
در جمله همیشه با سنایی
کاری که کنی تو بی ریا کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از دوست خود میخواهد که از رفتار ناپسند و ظلم پرهیز کند و گذشتههای تلخ را فراموش کند. او درخواست میکند که او را به وصل معشوق راهنمایی کند و بدیها را کنار بگذارد. شاعر بر اهمیت عشق و دوستی تاکید میکند و از دوستش میخواهد که با صداقت و بدون ریاکاری، به او محبت کند و در عشق به او عمیقتر شود. در نهایت، شاعر میگوید که اگر بلایی بر سرش نازل شود، راضی است و در عین حال اشاره به تحمل جفا میکند.
هوش مصنوعی: ای دوست، رنج و سختی را کنار بگذار و از اشتباهات گذشته چشمپوشی کن.
هوش مصنوعی: ما را به درگاه وصالت راهی بده و با واسطهات که نگهبان درگاه است، آشنا کن.
هوش مصنوعی: عشق ما را، ای محبوب، از بدخلقی و ناگواری دور کن و آن را از خودت دور ساز.
هوش مصنوعی: در نهایت، روزی برای ما فراهم کن که به پایان کارهایمان برسیم.
هوش مصنوعی: ای ماه، ای معشوقهی زیبا، با ما مهربان باش و دل خود را نیز با ما شاد کن.
هوش مصنوعی: من از عشق به تو جدا شدم و میخواهم رابطهٔ دوستیام را مستحکمتر کنم.
هوش مصنوعی: حالا که تو به شدت خواهان مصیبت هستی، من هم آمادهام که آن بلا را بر سر تو بیاورم.
هوش مصنوعی: اگر تو که به من بیمهری کردی، میخواهی به من آسیب بزنی، برو و ادامه بده.
هوش مصنوعی: هر عملی که انجام میدهی، باید خالص و بیریا باشد، همانطور که سنایی در شعرهایش نشان داده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گویند که خو ز عشق واکن
لیلیطلبی ز دل رها کن
ای دوست عتاب را رها کن
تدبیر دوای درد ما کن
ای دوست جدا مشو تو از ما
ما را ز بلا و غم جدا کن
اندیشه چو دزد در دل افتاد
[...]
آخر نگهی به سوی ما کن
دردی به ارادتی دوا کن
بسیار خلاف عهد کردی
آخر به غلط یکی وفا کن
ما را تو به خاطری همه روز
[...]
درد دل خسته را دوا کن
وآن وعده که کردهای وفا کن!
آیین ستمگری رها کن
دردم به وصال خود دوا کن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.