چون دو زلفین تو کمند بود
شاید ار دل اسیر بند بود
گوییم صبر کن ز بهر خدا
آخر این صبر نیز چند بود
خواجه انصاف می بباید داد
با چنین رخ چه جای پند بود
سرو را کی رخ چو ماه بود
ماه را کی لب چو قند بود
می ندانی که پست گردد زود
هر کرا همت بلند بود
هر که معشوقهای چنین طلبد
همه رنج و غمش پسند بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت معشوقه اشاره کرده و میگوید که زلفهای او مانند کمند است و دل را به دام میاندازد. شاعر از طرفی درباره صبر و تحمل در عشق صحبت میکند و تأکید میکند که با وجود چنین زیبایی، نیازی به نصیحت نیست. او همچنین یادآوری میکند که زیبایی واقعی در میان سرو و ماه قابل قیاس نیست و هر که چنین معشوقی را بخواهد، باید بهای رنج و سختی را بپردازد. در نهایت، به بلندی همت و اهمیت آن در عشق اشاره میکند.
هوش مصنوعی: چون دو زلف تو همچون کمند است، ممکن است اگر دل گرفتار شود، به دام تو بیفتد.
هوش مصنوعی: بگو صبر کن برای خدا، اما تا کی باید صبر کرد و این صبر چقدر ادامه خواهد داشت؟
هوش مصنوعی: آقای انصاف با چنین چهرهای نباید به کسی نصیحت کند، زیرا زیبایی او به قدری است که هیچ کس نمیتواند به او انتقادی کند.
هوش مصنوعی: سرو چه زمانی به زیبایی چهرهی ماه میرسد و ماه چه زمانی لبهایی به شیرینی قند دارد؟
هوش مصنوعی: تو نمیدانی که هر کس که بلند همت باشد، به زودی به مقامهای بالا و معانی عمیق میرسد.
هوش مصنوعی: هر کسی که معشوقهای با این خصوصیات بخواهد، تمام رنجها و غمهایش را قبول کرده و برایش ارزشمند خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
علم با کار سودمند بُوَد
علم بیکار پایبند بود
آنچه برگ ترا پسند بود
خرج آن بر تو سودمند بود
هر که بر خود در سؤال گشاد
تا بمیرد نیازمند بود
آز بگذار و پادشاهی کن
گردن بی طمع بلند بود
طرح بینی اگر بلند بود
مرد مغرور و ارجمند بود
هر که زین اسم بهره مند بود
بهره او همین بسند بود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.