یا رب نظری کن به من و چشم پر آبم
کز بیم مکافات تو اندر تب و تابم
اما کرمت برده ز دل خوف عذابم
چندان بسر کوی خرابات خرابم
کاسوده ز اندیشه فردای حسابم
تا دام عطای تو بود بر سر راهم
گر بنده فرمانم و گر روی سیاهم
هرگز نبود جانب اعمال نگاهم
گر کار تو فضلست چه پرواز گناهم
ور شغل تو عدل است چه حال به ثوابم
چون من به بدن جامه تذویر نپوشم
آزار دلی ندهم و زهدی نفروشم
الا به ره دوستی دوست نکوشم
افسانه دوزخ همه باد است به گوشم
من ز آتش هجران تو در عین عذابم
هرچند مرا فقر به سر حد کمال است
دستم به کسی باز کی از بهر سئوالست
خاطر ز پی وصل تو سرگرم خیالست
آه سحر و اشک شبم شاهد حالست
کز یاد رخ و زلف تو در آتش و آیم
نایافتم از بیخبری راحت جان را
کندم ز بدن پیرهن شک و گمان را
انداختم از سر هوس کون و مکان را
نخجیر نمودم همه شیران جهان را
تا آهوی چشمت سگ خود کرد خطابم
پنداشتم اول که زبون کرد مرا عشق
چون یافتم از خویش برون کرد مرا عشق
تا برد مرا سلسله موی تو تابم
روزی که دلم جلوه خوبان جهان دید
ز آن جلوه عیان پرتو آن روی نهان دید
آن را که نظر در طلبش بود همان دید
گفتم که به شب چشمه خورشید توان دید
گفت ار بگشایند شبی بند نقابم
ای پیش رو مردم آزاد فروغی
بنیاد محبت ز تو آباد فروغی
جسته ز تو (صامت) ره ارشاد فروغی
از تنگی دل هر چه زدم داد فروغی
یک بار نداد آن مه بیباک جوابم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
افزود گرانباری غفلت ز شتابم
شد آبله پای طلب پرده خوابم
آن سوخته جانم که به هر سوی دواند
مانند سگ هرزه مرس موج سرابم
خونابه اشک است مرا باده گلرنگ
[...]
گه جلوه لاهوت دهد جام شرابم
گه عشوهٔ نا سوت فریبد بسرابم
گه نقل و کباب از کف جانانه ستانم
گه فرقت جانانه کند سینه کبابم
جز محنت دوریش عقابی نشناسم
[...]
بی حوصلگیکرد درین بزم کبابم
چون اشک نگون ساغر یک جرعه شرابم
پامال هوسهای جهانم چه توانکرد
مخمل نیام اما سر هر موست به خوابم
بنیاد من آب و گل تشخیص ندارد
[...]
آمد ز درو داد به کف جام شرابم
هم آب بر آتش زد و هم آتش از آبم
از آتش سودای گلی دل زندم جوش
این است که دایم چکد از دیده گلابم
با مدعی آمد به سرم آه که دارد
[...]
چندان به سر کوی خرابات خرابم
کاسوده ز اندیشهٔ فردای حسابم
گر کار تو فضل است چه پر وا ز گناهم
ور شغل تو عدل است چه حاصل ز ثوابم
افسانه دوزخ همه باد است به گوشم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.