شمارهٔ ۷ - و برای او
چون شد به دشت کربلا آواره زینب
وقت اسیری با دل صد پاره زینب
در قتلگاه آورد رو بیچاره زینب
گفتا سر نعش حسین با شور و غوغا
ای نور عینم بیسر حسینم
ریحانه زهرا و شمس مشرقینم
ای نور عینم بیسر حسینم
بازوی زینالعابدین اندر طنابست
از سوز تب روز و شب اندر اضطرابست
غمخواری بیمار تب دارت ثوابست
(صامت) کند زین غصه مرگ خود تمنا
ای نور عینم بی سر حسینم
ریحانه زهرا و شمش مشرقینم
ای نور عینم بیسر حسینم
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.