شمارهٔ ۱۶ - و برای او همچنین
فغان که دهر به جز شور و انقلاب ندارد
ز ظلم بر شه لب تشنه اجتناب ندارد
به زیر تیغ حسین با گلوی خشک حسد بین
روا به سبط نبی نیم جرعه آب ندارد
مگر به دشت نجف شیر حقکننده خیبر
خهبر ز حال حسینش ابوتراب ندارد؟
صبا برو به نجف گوی با پسرعم احمد
بیا که زخم حسینت دگر حساب ندارد
تنی که داشت شرف بر جهان عرش ملایک
ببین که سایه بجز تاب آفتاب ندارد
تنی که بود مقامش به دوش پیغمبر
کفن به جسم خود اندر سر تراب ندارد
صبا برو به مدینه بگو به حضرت زهرا
بیا که زینب بیکس به رخ نقاب ندارد
بیا ببین که سکینه ز کعب نیزه و سیلی
توان و تاب شکایت به نعش باب ندارد
اگرچه کشتن اکبر ربوده صبر ز لیلا
خبر ز بستن بازوی در طناب ندارد
اگرچه ز غم عباس شد کمان قد کلثوم
خبر ز شام و دف و بربط و رباب ندارد
اگرچه فاطمه بنشسته در مصیبت قاسم
خبر زرفتن در مجلس شراب ندارد
به روی نیزه سرشار در تلاوت قرآن
خبر ز چوب یزید از ره عتاب ندارد
ز چند لشگر غم صفتزده برابر (صامت)
دگر به دهر تمنای خورد و خواب ندارد
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...