گنجور

 
صامت بروجردی

کشتن منصور نزد عاشقان دشوار نیست

چو نکند عاشق که در این دوره دیگر دار نیست

در قفس مردن بود خوشتر چه از جور و رقیب

فرصت نالیدنی دیگر در این گلزار نیست

با خیال دوست بودن عین وصلست و نشاط

گو بپوشد رخ که دیگر حاجات دیدار نیست

با زلیخا کاش کس می‌گفت رسم عشق دوست

کشف سر خویش کردن در سر بازار نیست

نازم آن سابقی که هر کس را نمودار باده مست

درد نوش ساغر وی تا ابد هشیار نیست

مشکل آن باشد که بینی یار را با دیگران

ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست

(صامتا) گر پیش چشم دوست بی قدری چه باک

هر که اندر عشق جانانان خوار گردد خوار نیست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode