روز ایجاد که حق خلقت دنیا میکرد
در پس پرده علی بود تماشا میکرد
بلکه از آینه کنت نبیا چو نبی
سیر در آب گل آدم و حوا می کرد
بود سر منزل آدم به شبستان عدم
که دو تا قدرسا در بر یکتا میکرد
گهر پاک وی اندر صدف علم اله
مشق آموختن حکمت اشیا میکرد
به خیابان جنان سیر احبا میداد
بحر کیفر بسقر منزل اعدا میکرد
یاد میداد ره و رسم عیادت به ملک
چون به تمحید خدا درج دهن وا میکرد
یاور دین احد بود معین احمد
هر کجا روی به بازوی توانا میکرد
روز را روز عزا در بر چشم کافر
تیره و تار به مثل شب یلدا میکرد
ذوالفقار دو دمش از رگ شریان عدو
دشت را سر به سر از موج چو دریا میکرد
به درش دیده امید مه گردون داشت
ز رخش کسب ضیاء بیضه بیضا میکرد
بهر ایتام و ارامل شب و روز و مه و سال
وقف آسایششان رنج سر و پا میکرد
کاش در یاری فرزند غریبش ز نجف
یک زمانی به صف کرب و بلا جا میکرد
اندر آن دم که سرسینه دلبند رسول
شمر بی واهمه میآمد و ماوی میکرد
یا علی ساقی کوثر تو و از شمر حسین
قطره آبی بلب تشنه تمنا میکرد
بیکسی بین که بنزد پسر سعد پلید
التماس شه دین دختر زهرا میکرد
شمر خنجر به گلوی شه لب تشنه نهاد
زینب غمزده با گریه تماشا میکرد
هر یتمی شرر شعلهاش اندر دامن
روی از خیمه سراسیمه به صحرا میکرد
چادر آن یک ز سر زینب بیکس میبرد
و آن دگر رو به حرم از پی یغما میکرد
کرد خولی چو سر خسرو دین زیب تنور
کاش از دود دل فاطمه پروا میکرد
برد سیلاب فنا خرمن صبر (صامت)
اندر آن روز که این مرثیه انشا میکرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به روز آفرینش جهان اشاره میکند و نقش علی (ع) را در نظارت بر این خلق و آفرینش توصیف میکند. علی به عنوان پاسدار علم الهی و معلم حکمت و دانش از همان ابتدا دیده میشود. همچنین، شاعر به ظلمهایی که بر اهل بیت (ع) روا داشته شده و به خصوص وضعیت حسین (ع) در کربلا میپردازد. او به خفّت و ستمهای شمر و دیگر دشمنان اشاره میکند و ناراحتی زینب (س) و یتیمان را در آن روزهای سخت به تصویر میکشد. در واقع، شعر ترکیبی از تسبیح به مقام علی (ع) و فاجعه عاشورا است که درد و رنج را به خوبی به مخاطب منتقل میکند.
هوش مصنوعی: در روزی که خداوند جهان را خلق میکرد، علی در پشت پرده وجود داشت و به این عمل نظاره میکرد.
هوش مصنوعی: پیامبر از آینه وجود خود میبیند که چگونه آدم و حوا در آب گل نشستهاند و در آن حال، به سیر و تماشا مشغول هستند.
هوش مصنوعی: سرنوشت انسان در عالم عدم قرار دارد، جایی که دو ستارهی درخشان به صورت واحد و یکتا در کنار هم قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: الماس خالص او در درون صدف دانش، آموزش میدید و به مطالعه حکمت اشیاء مشغول بود.
هوش مصنوعی: بیت به این معنی است که در خیابانهای بهشت دوستان را به گردش میبرد و از طرفی در جهنم، دشمنان را به عذاب میکشاند.
هوش مصنوعی: ملک به یاد میآورد که چطور باید به عیادت بیماران برود و این را به خوبی یاد میگرفت. همچنین با توجه به قدرت خدا، سخنانش را به راحتی بیان میکرد.
هوش مصنوعی: یاور دین خدا، علی (ع)، همیشه حامی و پشتیبان پیامبر اسلام، احمد (ص)، بود و هر زمان که لازم بود به قدرت و توانایی خود تکیه میکرد.
هوش مصنوعی: روز در نظر کافر مانند روز عزایی بود که چشمانش را تیره و تار میکند، همانند شب یلدا که طولانی و تاریک است.
هوش مصنوعی: ذوالفقار، شمشیر معروف علی (ع)، با دو لبهاش، به گونهای دشمنان را نابود میکرد که تمام میدان نبرد را مانند امواج دریا در هم میریخت.
هوش مصنوعی: به در خانهاش نگاهی کردم و امیدوار بودم که از زیبایی او، نور و روشنی به دست آورم و مانند تخم مرغی که در درخشش خود میباشد، براق و روشن شوم.
هوش مصنوعی: برای یتیمان و بیوهزنان، شب و روز و در تمام طول سال، تمام تلاش خود را میکرد که آسایش آنها را فراهم کند و برای این کار سختیها را تحمل مینمود.
هوش مصنوعی: ای کاش در زمانی، در یاری فرزند غریبش، از نجف به صف کربلا میرفت و در آنجا جا میگرفت.
هوش مصنوعی: در آن لحظهای که دلبر و محبوب پیامبر شمر بدون هیچ ترسی نزدیک میشد و در آنجا جا میگرفت.
هوش مصنوعی: ای ساقی کوثر، من از شمر حسین باید بگویم که او در بیابان و در حال تشنگی، تنها یک قطره آب را از تو درخواست میکرد.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده است که شخصی در تنهایی و در حالی که تنهاست، نزد پسر سعد که فردی ناپاک و بد کردار است، برای درخواست کمک و حمایت دربارهٔ موضوعی مرتبط با دین و دختر زهرا، التماس میکند.
هوش مصنوعی: شمر، خنجر را به گردن پادشاه گذاشت و با لب تشنه به او نگاه کرد. زینب، غمگین و با اشک در چشمانش، این صحنه را تماشا میکرد.
هوش مصنوعی: هر یتیمی که در خیمه به سر میبرد، با مشاهدهی شعله آتش، نگران و ترسان از جا برخاست و به بیرون از خیمه رفت.
هوش مصنوعی: چادر زینب، که نشانهٔ بیکسی و غم اوست، به دست ستمگران برده میشود و او به سوی حرم، در حال فرار از دست غارتگران، حرکت میکند.
هوش مصنوعی: مردی به نام خولی، در زمان خسرو دین، کارهایی انجام داد که همچون تنور آتشین بود. کاش او نسبت به درد دل فاطمه توجه و نگرانی بیشتری داشت.
هوش مصنوعی: در آن روزی که این مرثیه نوشته میشد، تمام صبر و تحمل (صامت) با شدت متلاشی شد و مانند خرمن گندم که زیر سیل میرود، از بین رفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دوش عقلم هوس وصل تو شیدا میکرد
دلم آتشکده و دیده چو دریا میکرد
نقش رخسار تو پیرامن چشمم میگشت
صبر و هوش من دلسوخته یغما میکرد
شعلهٔ شوق تو هر لحظه درونم میسوخت
[...]
سالها دل طلبِ جامِ جم از ما میکرد
وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا میکرد
گوهری کز صدفِ کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگانِ لبِ دریا میکرد
مشکلِ خویش بَرِ پیرِ مُغان بُردم دوش
[...]
دوش در حلقه زلف تو دلم جا میکرد
هردم از هر شکن آن گرهی وامیکرد
هر گره را که از آن حلقه گشادی میداد
پرتو دیگر از آن روی تماشا میکرد
چشمش از نور جمال تو جلایی مییافت
[...]
دل اگر میل سوی ساغر صهبا میکرد
بهر عکس رخ آن ساقی زیبا میکرد
آن چه روی است که چون عکس به می میانداخت
عکس خورشید در آب خضر افشا میکرد
همچو می مست و چو آن عکس همیشد بیخود
[...]
آن که منع من مخمور ز صهبا میکرد
لب میگون ترا کاش تماشا میکرد
عشق در کف ز دل سوخته خاکستر داشت
حسن آن روز که آیینه مصفا میکرد
دل پرخونم اگر آبله بیرون میداد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.