از جمله خوش طبعان و نادرگویان یزد است و اکثر اشعارش در غایت سوز و درد، این دو مطلع از آنجمله است :
ای گل که چنین در بغلت تنگ گرفته است؟
کاز خون دلش پیرهنت رنگ گرفته است
چو مه چارده از گوشه بامش دیدم
نگران بود بجایی و تمامش دیدم
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
از جمله خوش طبعان و نادرگویان یزد است و اکثر اشعارش در غایت سوز و درد، این دو مطلع از آنجمله است :
ای گل که چنین در بغلت تنگ گرفته است؟
کاز خون دلش پیرهنت رنگ گرفته است
چو مه چارده از گوشه بامش دیدم
نگران بود بجایی و تمامش دیدم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.