هم از مردم آنجاست و از ظلم امیره دیباج جلای وطن نموده مدت مدید است که در گرجستان ساکن است گاهی نظمی از او سر میزند این مطلع و ابیات از اوست :
زنهار مکن طره ی طرار پریشان
صد دلشده را باز مکن کار پریشان
از زلف تو عشاق پریشان جهانند
رحمی کن و این سلسله مگذار پریشان
خیال روی او را جا دل غمناک میسازم
بدین صورت غبار غم ز خاطر پاک می سازم
هردم از عشق رسد تیر بلا بر دل من
حاصل اینست مرا از دل بیحاصل من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
مطلعیات
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.