ای ممکن دست قدرت بر بساط لامکان
منتهای سدره اول پایهات از نردبان
کرده همچون آستین غنچه و جیب چمن
مجمر خلقت معطر دامن آخر زمان
تکیهگاهت قبه عرشست و مرقد زیر خاک
بر مثال آفتابست این و روشنتر از آن
آفتاب اندر چهارم چرخ میتابد ولی
خلق میبینند کاندر خاک میگردد نهان
گاه بر بالای گردونی و گه در زیر چرخ
آفتاب عالم افروزی و ابرت سایهبان
شمع جمع انبیا چشم و چراغ امتی
ز آن زبانت مظهر آیات نورست و دخان
خاک مسکین از لباس سایهات محروم ماند
خاک باری چیست تا تو سایه اندازی بر آن؟
جای نعلین نبی بر طور در صف نعال
بود چون کار نبوت بد بدست دیگران
باز شد تاج سر عرش و چنین باشد چنین
لاجرم وقتی که پای خواجه باشد در میان
کعبه صورت اگر برخیزد از ناف زمین
بعد از این گردد زمین بر پای همچون آسمان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به وصف مقام و جایگاه عالی پیامبران و بهویژه پیامبر اسلام پرداخته است. شاعر با بیان قدرت و عظمت الهی، تأکید میکند که در عالم هستی، جایگاه پیامبر بالاتر از همه چیز است و او از آسمان و زمین فراتر است. همچنین به جایگاه نورانی و راهنمایی پیامبران اشاره میکند و بیان میکند که وجود پیامبر، حتی بر خاک نیز سایه نمیاندازد و عظمت او فراتر از آن است که بتوان آن را با چیزهای مادی مقایسه کرد. شعر در نهایت به روحانیت و نور آفرینی پیامبران اشاره کرده و به عظمت جایگاه آنها در عالم هستی و اهمیت پیامبری اشاره دارد.
هوش مصنوعی: ای ممکن، قدرت تو فراتر از هر محدودیتی است و در جایی که امکانها به پایان میرسد، تو همچنان وجود داری. اولین مرتبه و پایهای که از آن بالا میروی، به مانند نردبانی است که به سرحدات عالی میرسد.
هوش مصنوعی: مانند آستین غنچه و دامن چمن، در نهایت زمان، این خلقت بوی خوشی را در بر دارد.
هوش مصنوعی: تکیهگاهی که به آن اعتماد داری، عرش خداوند است و محل دفن تو، همانند آفتاب است. این حقیقت حتی از آنچه گفتم، روشنتر و واضحتر است.
هوش مصنوعی: خورشید در آسمان میتابد، اما مردم نمیدانند که نور آن در زمین پنهان شده است.
هوش مصنوعی: گاهی در اوج خوشبختی و موفقیت هستی و گاهی در زمانهایی از زندگی تحت فشار و در سختی قرار میگیری. تو در زندگی هم مثل خورشید نورافشانی میکنی و هم در مواقعی نیاز به حمایتی مثل سایهی ابر داری.
هوش مصنوعی: شمعی که در جمع پیامبران وجود دارد، چشم و روشنایی این جامعه است. زبان تو نشانهای از آیات نورانی است و مانند دودی نیز میباشد.
هوش مصنوعی: خاک بیچاره به خاطر لباس سایهات از نعمت سایهدار شدن بیبهره مانده است. زمین چه ارزشی دارد که تو بر آن سایه بیفکنی؟
هوش مصنوعی: جای پاهای پیامبر بر کوه طور، در صفی از نعالها قرار داشت، چون کار نبوت به دست دیگران افتاده بود.
هوش مصنوعی: تاج سر عرش باز شد و چنین است، بنابراین وقتی که خواجه در میان باشد، این وضع به وجود میآید.
هوش مصنوعی: اگر کعبه از زمین برخیزد و بلند شود، زمین به قدری استوار و عادلانه خواهد شد که مثل آسمان برپا میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خواسته تاراج گشته، سر نهاده بر زیان
لشکرت همواره یافه، چون رمهٔ رفته شبان
چیست آن آبی چو آتش و آهنی چون پرنیان
بیروان تن پیکری پاکیزه چون بیتنْ روان
گر بجنبانیش آب است، ار بلرزانی درخش
ور بیندازیش تیر است، ار بدو یازی کمان
از خرد آگاه نه در مغز باشد چون خرد
[...]
بس که جستم تا بیابم من از آن دلبر نشان
تا گمان اندر یقین گم شد یقین اندر گمان
تا که میجستم ندیدم تا بدیدم گم شدم
گم شده گم کرده را هرگز کجا یابد نشان
در خیال من نیامد در یقینم هم نبود
[...]
سرو دیدستم که باشد رسته اندر بوستان
بوستان هرگز ندیدیم رسته بر سرو روان
بوستانی ساختی تو برسر سرو سهی
پر گل و پر لاله و پر نرگس و پر ارغوان
ای بهار خوبرویان چند حیلت کرده ای
[...]
خسروا جائی بهمت ساختی، جائی بلند
پر ز خوان خواهی کنونش کرد و خواهی پر سخوان
تیر تو مفتاح شد در کار فتح قلعه ها
تیر تو مومول شد در دیده های دیده بان
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.