ما به دور باده در کوی مغان آسودهایم
از جفا و جور و دور آسمان آسودهایم
در حضور ما نمیگنجد گرانی جز قدح
راستی ما از حضور این گران آسودهایم
زاهدم گوید که فردا خواهم آسود از بهشت
گو: برو زاهد بیاسا ما از آن آسودهایم
چرخ در کار زمین است و زمین در بار چرخ
هر یکی را حالتی ما در میان آسودهایم
هر که را میبینم از کار جهان در محنت است
کار ما داریم کز کار جهان آسودهایم
پیش از این از کبر اگر سودیم سر بر آسمان
بر زمین یکسر نهادیم این زمان آسودهایم
صدر جوی بارگاه قرب میگردد به جان
بر بساط عجز و ما بر آستان آسودهایم
زین دو قرص گرم و سرد هفت خوان آسمان
کس نیاسودست و ما زین هفت خوان آسودهایم
دوستان از بوستان جویند سلمان میوهها
ما به انفاس نسیم بوستان آسودهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به آرامش و آسودگی خود در برابر مشکلات و سختیهای زندگی اشاره میکند. او با نوشیدن باده، از جفاها و ناملایمات دوری میجوید و به عوض غصه خوردن، به آرامش درونی دست مییابد. زاهدانی که به بهشت امید دارند، در نظر او بیدلیل هستند، زیرا او در همین دنیا از هر آنچه که دیگران را آزار میدهد، آسوده است. شاعر به چرخه زندگی و کار جهان نیز اشاره میکند و میگوید که حال او بهتر از دیگران است. او به این نتیجه میرسد که در حالتی از عجز و ناتوانی، به آرامش دست یافته و برایش مهم نیست که دیگران به دنبال رسیدن به اهداف بالا باشند. در نهایت، او و دوستانش از زیباییهای طبیعی و نسیم خوش بوی بوستان لذت میبرند و این آسودگی را بالاتر از هر چیز دیگری میدانند.
هوش مصنوعی: ما در کنار میگساری در محلهی مغان آرام و راحت هستیم و از ظلم و ستم و دوری از آسمان بیخیالیم.
هوش مصنوعی: در کنار ما فقط شراب واقعی قابل تحمل است و ما از وجود این شراب گرانبها بسیار خوشحالیم.
هوش مصنوعی: زاهد به من میگوید که فردا در بهشت آرامش خواهم یافت. اما به او بگو: برو زاهد، خودت را راحت کن؛ ما از همین حالا در آرامشیم.
هوش مصنوعی: چرخ و فلک به چرخش خود ادامه میدهد و زمین نیز به دور آن میچرخد. هر یک از این دو در حالتی خاص قرار دارند و ما در میانه این دو، در آسایش به سر میبریم.
هوش مصنوعی: هر کسی را که میبینم، درگیر مشکلات دنیا است، اما ما تنها هستیم که از این مشکلات رهایی یافتهایم.
هوش مصنوعی: پیش از این، به خاطر غرور و خودبزرگبینیام، سرم را به آسمان بلند کردم و توجهی به زمین نداشتم؛ اما اکنون آرام و راحت هستم.
هوش مصنوعی: در صدر جوی، یعنی در جایگاه با شکوه و نزدیکی به خداوند، با تمام وجود و از روی ضعف و ناتوانی طلب رحمت و قرب میکنیم، در حالی که ما در آستانه آن وجود مقدس با خیالی راحت و آرام هستیم.
هوش مصنوعی: از این دو وضعیت متضاد، یعنی سختیها و راحتیها، هیچکس آرامش نیافته، اما ما از این چالشهای زندگی بیدردسر گذشتهایم.
هوش مصنوعی: دوستان، میوههای بوستان را از سلمان طلب میکنند، اما ما خود را در لطافت نسیم بوستان آرام و راضی میدانیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما به روی دوستان از بوستان آسودهایم
گر بهار آید وگر باد خزان آسودهایم
سروبالایی که مقصود است اگر حاصل شود
سرو اگر هرگز نباشد در جهان آسودهایم
گر به صحرا دیگران از بهر عشرت میروند
[...]
ما به بوی زلف یار مهربان آسودهایم
گر نباشد مشک و عنبر در جهان آسودهایم
چون به خلوت با خیالش عشق بازی میکنیم
از گلستان فارغیم از بوستان آسودهایم
تا خیال قامتش در دیدهٔ گریان ماست
[...]
ما به بوی گل ز قرب گلستان آسودهایم
از گزند خار و منع باغبان آسودهایم
جام می بر مدعای ما چو گردش میکند
گر به کام ما نگردد آسمان آسودهایم
شعله را خاشاک نتواند عنانداری کند
[...]
ما ز سودای گل و از بوستان آسودهایم
نوبهاری جستهایم و از خزان آسودهایم
اصل جانان هست گو یک سر جهان فانی بود
یک جهان جان بردهایم و از جهان آسودهایم
گر بهشت نسیهای دارند وقتی زاهدان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.