نیست پیدا ، این محیط لاجوردی را کنار
ساقیا دریای می در کشتی ساغر بیار !
چون به زرین زرورق می مگذارن عمر عزیز
زین محیط غم که بروی نیست کشتی را گذار
اندران شبها که خیل ماه بر دارد سپهر
زینهار از دجله خندق ساز واز کشتی حصار !
کشتی خورشید پیکر کانعکاس جرم او
روز روشن می نماید در دل شبهای تار
هست خرم گلشنی ترکیب او از چوب خشک
لیک چوب خشک او می آورد پیوسته بار
مرکبی چوبین روان باباد در رفتن ولی
نیست هیچ از رفتن او باد را بر دل غبار
روحش از باد شمال است وروان از آب بحر
نیست در گیتیجز این آب وهوایش سازگار
معده او بگذارند سنگ خارا را ولی
باشد اندر اندرونش آب صافی ناگوار
آب را هر دم ز پهلویش بود رنگی دگر
خود همین باشد به غایت عالم حسن جوار
گردرین کشتی گذارد روزگار خود جهان
ایمن از موج حواد ث بگذارند روزگار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ مفاهیم زندگی و گذر زمان صحبت میکند. شاعر به وجود یک محیط زیبای لاجوردی اشاره میکند و از ساقی میخواهد که جام می را بیاورد تا در این دنیای پر از غم و اندوه، لحظاتی شاداب و خوش را تجربه کنند. او به گذر عمر و این که زمان به سرعت میگذرد اشاره دارد و در عین حال به زیباییهای طبیعت و چالشهای زندگی نیز پرداخته و از خطرات مختلف یاد میکند. در نهایت، شاعر بر این باور است که با وجود همه سختیها، باید از زیباییهای زندگی لذت برد و در این کشتی زندگی، روزگار را سپری کرد.
هوش مصنوعی: این محیط آبی رنگ نامشخص است و هیچ چیزی در آن قابل مشاهده نیست. ای ساقی، کنار این دریا، لیوانی پر از شراب بیاور!
هوش مصنوعی: وقتی عمر گرانبهای ما را با زیباییهای زودگذر میگذرانیم، باید از این دنیای پر از غم که در آن زندگی میکنیم، عبور کنیم.
هوش مصنوعی: در شبهایی که ستارهها در آسمان میدرخشند، از دجله دوری کنید و احتیاط کنید که خود را در محاصرهی خطرات قرار ندهید.
هوش مصنوعی: کشتی خورشید، وجودی با عظمت و درخشان دارد که روشناییاش در دل شبهای تار، نمایان میشود.
هوش مصنوعی: در باغی که پر از گل و سرسبزی است، عنصر اصلی آن از چوب خشک تشکیل شده است. با این حال، همان چوب خشک به طور مداوم میوه و بار میدهد.
هوش مصنوعی: یک اسب چوبی با وزش باد به حرکت درآمده است، اما هیچ نشانهای از حرکت باد بر دل غبار نیست.
هوش مصنوعی: روح او از وزش بادهای شمالی است و روان او از آب دریا. در این دنیا، تنها همین آب و هوا با هم سازگارند.
هوش مصنوعی: اگر چه شکم او سنگ سخت را تحمل کند، اما در دلش آب زلال و تلخ وجود دارد.
هوش مصنوعی: آب در هر لحظه از کنار خودش رنگ جدیدی به خود میگیرد، و همین تنوع رنگها به نوعی به زیبایی و جذابیت دنیای اطراف ما میافزاید.
هوش مصنوعی: زمانه همچون یک کشتی بزرگ است که دریا را طی میکند و انسانها را از خطرات و چالشها دور نگه میدارد. آنها باید صبر کنند تا نگذرد و از دستاندازیها و مشکلات در امان بمانند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار
لاله دارد زیر نافه در شکسته صد هزار
خانمان از رنگ و بوی او همیشه چون بهشت
روزگار از تار و پود او شکفته چون بهار
چشم زی رویش نگه کرد اندرو لاله شکفت
[...]
هر سپاهی را که چون محمود باشد شهریار
یمن باشد بر یمین ویسر باشد بریسار
تیغشان باشد چو آتش روز و شب بد خواه سوز
اسبشان باشد چوکشتی سال و مه دریا گذار
از عجایب خیمه شان با شد چو دریا وقت موج
[...]
ای خداوندان مال العتبار الاعتبار
ای خداوندان قال الاعتذار الاعتذار
پیش ازاین کاین جان عذرآورفروماند ز نطق
پیش از آن کین چشم عبرت بین فرو ماند زکار
توبه پیش آرید و نادم از گُنه کاری خویش
[...]
بار دیگر بر ستاک گلبن بی برگ و بار
افسر زرین بر آرد ابر مروارید بار
گاه مینا زینت آرد زو نگار بوستان
گاه مرجان زیور آرد زو عروس مرغزار
غنچه سازد باغ را پر گلبن از مینا و زر
[...]
ابر آذاری برآمد از کران کوهسار
باد فروردین بجنبید از میان مرغزار
این یکی گل برد سوی کوهسار از مرغزار
وان گلاب آورد سوی مرغزار از کوهسار
خاک پنداری به ماه و مشتری آبستنست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.