صبح چون میل تماشای گلستان میکنیم
سر برون چون غنچه از چاک گریبان میکنیم
حال ما آشفتگان در کار عالم عبرت است
همچو گل تعبیر هر خواب پریشان میکنیم
همنشین گرید به وقت مرگ بر بالین ما
ما وداع او چو شمع صبح، خندان میکنیم
بس که بیدردی ز اهل این گلستان دیدهایم
چاکهای سینه را چون غنچه پنهان میکنیم
گرچه عاجز دیدهای ما را، ز ما غافل مباش
قطرهٔ اشک اسیرانیم، طوفان میکنیم
هرکه دم از کینهٔ ما زد، مهیای فناست
خصم میپوشد کفن تا تیغ عریان میکنیم
در دل آزاری ز یکدیگر حریفان بدترند
کار چون با غنچه افتد، یاد پیکان میکنیم
بس که در عشق از پی سامان خود افتادهایم
داغ اگر در دست ما باشد، نمکدان میکنیم
ذوق گلگشت خراسان رفته است از یاد ما
در سواد هند، سیر باغ زاغان میکنیم
گل به دامن میکنند احباب در گلشن سلیم
جای گل ما پارههای دل به دامان میکنیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و ظرافت احساسات انسانی و دلبستگی به زندگی اشاره میکند. او از عشق و دوستی، مرگ و وداع و همچنین درد و رنجی که افراد در روابطشان دارند، سخن میگوید. شاعر میگوید که چگونه با وجود غم و اندوه، هنوز به زندگی ادامه میدهند و دردها را پنهان میکنند. او به مقایسه عشق و مرگ میپردازد و از ناامیدی در عشق و از دست دادنهای پی در پی مینویسد. در نهایت، شاعر به یادآوری زیباییهای گذشته و فراموش شدن آنها اشاره میکند و به غنچهها و گلها به عنوان نماد عشق و دوستی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: صبح که میشود، به تماشای گلستان علاقه نشان میدهیم و مانند غنچهای که از لبه لباس خود بیرون میآید، سرمان را بیرون میآوریم.
هوش مصنوعی: وضعیت ما در این دنیا مانند گل است که از خوابهای پریشان تعبیر میسازد و این وضعیت نشانهای از تجربه و عبرتهای مختلفی است که در زندگی به دست آوردیم.
هوش مصنوعی: در هنگام مرگ، کسی که در کنار ماست با رسیدن آن لحظه، به وداع ما میپردازد و ما نیز مانند شمعی که پیش از صبح خاموش میشود، با خوشرویی و لبخند او را وداع میکنیم.
هوش مصنوعی: ما به خاطر بیاحساسی و بیخیالی افرادی که در این گلستان زندگی میکنند، زخمهای دل خود را همچون غنچهای پنهان میکنیم.
هوش مصنوعی: اگرچه شاید ما را ناتوان و ضعیف میبینی، اما از ما غافل نباش. ما مانند قطرههای اشکی هستیم که در اسارت به سر میبرند، اما میتوانیم طوفانی به پا کنیم.
هوش مصنوعی: هر کس به ما کینه و دشمنی ورزد، آماده نابودی است. دشمنان خود را برای مبارزه آماده میکنند، زیرا ما در زمان لازم، سلاح خود را به کار میگیریم.
هوش مصنوعی: در دل آزاری، حریفان بدتر از یکدیگر هستند، وقتی که کار به غنچهها میرسد، به یاد تیر و کمان میافتیم.
هوش مصنوعی: ما به خاطر عشق، بر درد و رنج خود چنان بیتاب شدهایم که اگر داغی در دست داشته باشیم، آن را به مانند نمکدان قرار میدهیم. یعنی تحمل میکنیم و از آن استفاده نمیکنیم.
هوش مصنوعی: ذوق و شوق سفر به خراسان دیگر به یاد ما نیست و در سرزمین هند، فقط از باغ زاغها بازدید میکنیم.
هوش مصنوعی: دوستان در باغ گل، گلها را میچینند، اما ما که دلمان پارهپاره است به جای گل، قطعات دلمان را در دامن میگذاریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شکوه درد ترا کی پیش درمان میکنیم
تشنه میمیرم و شکر آب حیوان میکنیم
بیتو تاریکست کشمیر ای چراغ دیدهها
ما سیهروزیم در شب سیر بستان میکنیم
گل اگر تا سینه در کشمیر میآید چه سود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.