بیا که چتر سعادت ز برگ تاک کنیم
چو صبح، جیب فلک را ز غصه چاک کنیم
بیار باده که در دل اگر غباری هست
چو آب و آینه با روزگار پاک کنیم
سپهر را ز لباس عزا برون آریم
سر بریده ی خورشید را به خاک کنیم
نمی خوریم غم روزگار تا می هست
چه لازم است که خود را ز غم هلاک کنیم
زمانه می کند آن فتنه ای که می خواهد
چه سود ازین که چو گل جیب خویش چاک کنیم
سلیم، فرصتی از روزگار تا داریم
حساب خویش به ایام به که پاک کنیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.