عشق کو تا مژه در خون جگر غوطه دهم
دل خود را کشم از خون و دگر غوطه دهم
سخن من به مذاق تو بود تلخ اگر
چون لبت هر سخنی را به شکر غوطه دهم
تشنه را گر به بساط سخنم راه افتد
دست او گیرم و در آب گهر غوطه دهم
رنگ تأثیر به خود هیچ نگیرد، افسوس
ناله را چند به خوناب جگر غوطه دهم؟
ای خوش آن دم که چو پروانه سلیم از سر ذوق
در دل شعله زنم بالی و پر غوطه دهم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.