بیسبب مردم به قید نام و ننگ افتادهاند
همچو خیل مور در این راه تنگ افتادهاند
در تلاش سوختن، چون کاغذ آتش زده
داغهای سینهام با هم به جنگ افتادهاند
از زبانها خود چه گویم، گوشهای دوستان
با سخن همچون گل رعنا دورنگ افتادهاند
ما به بند خود گرفتاریم، حال ما مپرس
نیکبخت آنان که در قید فرنگ افتادهاند
ره کسی بر عذر او نگرفته، مشتاقان سلیم
بیسبب دنبال آن آهوی لنگ افتادهاند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.