گنجور

 
سلیم تهرانی

نگذرد فتنه ز راهی که پی او باشد

از برای چه کسی این همه بدخو باشد

مار هرچند ضعیف است، نه آخر مار است؟

ایمن از زلف مشو گر همه یک مو باشد

برهمن را ز پرستیدن بت منع مکن

شاید ای شیخ که حق بر طرف او باشد

چون تواند کسی از خاک وطن سر پیچد؟

خشت خم دختر رز را گل سرشو باشد

می کند راز جهان در نظرم جلوه سلیم

جام جمشید مرا کاسه ی زانو باشد