گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سلیم تهرانی

گل پی نکهت او دست دعا کرد بلند

شمع، گردن به ره باد صبا کرد بلند

هر قدم در ره گلشن خطری در خواب است

چون تواند جرس غنچه صدا کرد بلند؟

در ره کعبه ی دل، راز نهان بسیار است

هر سخن را نتوان همچو درا کرد بلند

خاک این غمکده چون بالش پر گر بالد

سر مویی نتواند سر ما کرد بلند

هرکه کوتاه کند رشته ی امید سلیم

دست خود را نتواند به دعا کرد بلند