به بزم وصل، دل من ز جا نمی جنبد
سرم چو سرو به رقص است و پا نمی جنبد
دعای ما به گلستان که می برد امشب؟
نسیم خفته و باد صبا نمی جنبد
سخن بیار و به تحسین ما معامله کن
سر کسی به جهان، غیر ما نمی جنبد!
چنان به جلوه سبکرو فتاده، نام خدا!
سمند عمر، که بند قبا نمی جنبد
سلیم ز آمدنش دل همین نه مضطرب است
ببین ز رعشه ی شوقم کجا نمی جنبد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.