غبار خط نوخیزت ز سوی مشک میآید
نسیم کوچهٔ زلفت ز روی مشک میآید
عرق نوعی معطر میچکد از حلقهٔ زلفت
که پنداری مگر از شستوشوی مشک میآید
به یاد خط و خال او ز دل بیرون رود هوشم
به محفل در میان چون گفتوگوی مشک میآید
به وصل نسیه جان دادن، صلاح سینهریشان است
که از سودای نقدا نقد بوی مشک میآید
سلیم از هرکجا عطار گلشن بار میبندد
به چین زلف او در جستوجوی مشک میآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.