بازم از ابر قدح برقی به خرمن ریختند
آتش را از شراب نساب روغن ریختند
کی بود در سوختن سبقت به من خاشاک را؟
رنگ آتشخانه از خاکستر من ریختند
تا گذشتی از چمن دامن کشان چون آفتاب
لاله و گل، رنگ و بوی خود ز دامن ریختند
در بهشت آتش نباشد، بهر بزمش عاشقان
موم دل بگداختند و شمع روشن ریختند
از تماشای رخش برخاست دود از دل سلیم
آتشی در خانه ام از راه روزن ریختند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.