کار من خراب ندانم کجا رسد
موجی اگر به کلبه ام از بوریا رسد
دور فلک به کام حریفان دیگر است
نوبت به ما عجب که درین آسیا رسد
صد حرف می زنیم به آن بی وفا، ولی
هرگز چنان نشد که به یک حرف وارسد
یابد مگر به بادیه زاغ استخوان ما
جایی نمرده ایم که آنجا هما رسد
قمری کجا و نغمه ی آزادگان؟ کجاست
طوقی که همچو سرمه به فریاد ما رسد
از عشق در قلمرو دل خرمی نماند
سوزد به هر کجا نفس اژدها رسد
خورشید را سلیم در آن کوچه راه نیست
آنجا چگونه این دل بی دست و پا رسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.