گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سلیم تهرانی

نه همین از تو مرا گرد غم از سینه رود

از تماشای تو زنگ از دل آیینه رود

رشکم آید به گدایی که به دریوزه ی می

بر در میکده ها در شب آدینه رود

گر در آتش فکنم همنفسان، ممکن نیست

که مرا داغ می از خرقه ی پشمینه رود

طور از شعله ی دیدار تو همچون طفلان

پی آتش به در خانه ی آیینه رود

غیر را مصلحتی هست ز دیوان سلیم

دزد، کی بهر تماشا سوی گنجینه رود؟