زبان که یاد دل بوالفضول میآرد
سند به دعوی ملک نزول میآرد
نصیب نیست مرا از شکفتگی که جهان
چو غنچهام ز گلستان ملول میآرد
ز باغبان چو کسی شاخ سنبلی طلبد
به صد عزیزی موی رسول میآرد
ز دست مطرب مجلس چو دف کنم فریاد
برای نغمهای از بس اصول میآرد!
ز کارسازی همت سلیم شکوه مکن
که هرچه میکنی آن را قبول میآرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.