ای کشیده می از قرابهٔ صبح
خفته بر مخمل دوخوابهٔ صبح
در هوای تو چاکها دارد
جامهٔ شیر در قرابهٔ صبح
چین زلف تو حلقهای در شام
بیت ابروی تو کتابهٔ صبح
از امیدی که شب به وصلم بود
دست شستم به آفتابهٔ صبح
مژه را تیشه کن که پنهان است
گنج خورشید در خرابهٔ صبح
ریخت ساقی چو می به جام سلیم
شام را کرد بر مثابهٔ صبح
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.