همه تن خون دل من همچو دهان زخم است
همه اندام من از درد، مکان زخم است
چاره ی درد دلم کاوش مژگان تو کرد
این غلط بوده که الماس زیان زخم است
زخم از بس به سر زخم بود بر دل من
تا جگر تیر تو آنجا به میان زخم است
باورم نیست که تا روز قیامت برود
حسرت روی تو در دل چو نشان زخم است
مرهم از زخم دلم می کشد آزار سلیم
بی سبب نیست اگر دشمن جان زخم است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.