ز عشقم به هر محفل افسانه ای ست
ز اشکم به هر گوشه ویرانه ای ست
ز شمعی چمن را صبا مژده داد
که هر برگ گل، بال پروانه ای ست
به صیادی افتاده کار دلم
که در دام او هر گره دانه ای ست
به میخانه ای راهم افتاده است
که هر شیشه ی او پریخانه ای ست
جنونم به زنجیر شوقی فکند
که هر حلقه اش چشم دیوانه ای ست
سلیم از کسی رسم همت مجوی
که چون کیمیا این هم افسانه ای ست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل دردمندت که دیوانهایست
به مستی و جانبازی افسانهایست
نه ما را صراحی نه پیمانه ایست
دل و دیده غوغای مستانه ایست
ز دل ششجهت شیشهها چیدهاند
جهان حلب خوش پریخانهایست
به هرگردبادیکزین دشت و در
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.