هر کجا موجی ست، از مژگان ما برخاسته ست
ابر تر گردی ست کز دامان ما برخاسته ست
همت ما ذره را از خاک تنها برنداشت
گوی خورشید از خم چوگان ما برخاسته ست
سینه را دشمن سپر کرده ست پنداری که باز
موی جوهر بر تن پیکان ما برخاسته ست
ای فلک تا نیم جانی هست، سامانی بده
تا تو فکر نان کنی، مهمان ما برخاسته ست
هر کسی را از پی کاری سلیم انگیختند
آسمان بر پا برای جان ما برخاسته ست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.