ایام بهار است و گلی در چمنم نیست
عشرت همه جا هست، در آنجا که منم نیست
آتش به بساط افکندم گرمی آهی
غیر از پر پروانه گل انجمنم نیست
در کشور ما حادثه را دست دراز است
شادم که به غربت خبری از وطنم نیست
بر روی کسی در مگشا خانه ی خود را
صدبار اگر دوست بگوید که منم، نیست!
اعضای من از داغ تو با مهر و نشان است
هر عضو که بی داغ تو باشد ز تنم نیست
آشفته بیان همچو سلیمم، اگر احباب
دارند سخن بر سخن من، سخنم نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ایام بهارست و هوای چمنم نیست
شادم به غمت ذوق گل و یاسمنم نیست
گر شور قیامت شود از خاک نخیزم
چون غنچه سر نشو و نما در کفنم نیست
چون گلشن تصویر، گلم بوی ندارد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.