شعلهای چون شمع من در پردهٔ فانوس نیست
چون رخش یک گل به گلزار پر طاووس نیست
گاه بر گل میزنم خود را، گهی بر خار و خس
طایر شوقم، به پایم رشتهٔ ناموس نیست
این سخن را در کجا خود میتوان گفتن که ما
خاک ره گردیدهایم و رخصت پابوس نیست
راهبر کی جانب رهزن گذارد، کافرم
خضر ما گر در میان کاروان جاسوس نیست
جز نوای یا علی بن ابی طالب، سلیم
از دلم مطلب که زنگ حیدری ناقوس نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زین عبارات جنون تحقیق بیناموس نیست
شیشه گو صد رنگ توفان کن پری طاووس نیست
اتحاد آیینهدار، رنگ اضدادست و بس
هر کجا لبیک وادزدد، نفس ناقوس نیست
لفظ و معنی گیر خواهی ظاهر و باطن تراش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.