گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سلیم تهرانی

لاله را با روی او تاب قدح نوشی کجاست

سرو را با قد او سامان همدوشی کجاست

منع ناصح پرده ی رسوایی ما کی شود

شعله ی عریان ما را تاب خس پوشی کجاست

شعله ی شوقش چو مومم در گداز آورده است

سازگارم نیست یاد او، فراموشی کجاست

چون خر طنبور نتوان زیر بار نغمه رفت

مطربی ما بی دماغان [را] چو خاموشی کجاست

من خس و خارم سلیم، او شعله ی هستی گداز

گر درآید در برم، تاب هم آغوشی کجاست