در دلم خار غم خلیدهٔ اوست
پشتم از بار دل خمیدهٔ اوست
تیغ کین هر زمان کشیدهٔ اوست
صید دلها به خون تپیدهٔ اوست
دل من یا تنور پیرزن است
کآتش آه، آب دیدهٔ اوست
شهد مهر آنکه کام او بخشد
کام زهر آنکه غم چشیدهٔ اوست
آنکه آن چاک پیرهن دارد
جامهٔ صبر من دریدهٔ اوست
نگه او به جان و دل بیرحم
چه کنم دل از او و دیدهٔ اوست
رام کس نیست چشم وحشی او
آخر این آهوی رمیدهٔ اوست
این رخ دلربا (سحاب) کز او
خلقی از جان طمع بریدهٔ اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.