نرسد تیر تو بر پیکر من
هست گوئی به خدنگت پر من
از تو سوزی که بدل بود هنوز
می توان یافت ز خاکستر من
لب شیرین تو دارد ز عتاب
زهر در شربت جان پرور من
ساغرم گه شکند توبه و گاه
توبه ی من شکند ساغر من
گفتمش خاصیت آب حیات
چه دهد؟ گفت که خاک در من
گهر چشم من اشک است و سخن
گهر طبع سخنگستر من
هر گهر را صدفی هست (سحاب)
دیده و دل صدف گوهر من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بِکُنَش زیب سَر ، ای دلبر من
یاد آبی که گذشت از سر من
گفت سلمی زن خوشمنظر من
شد ملول از من و از محضر من
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.