گل گلزار گر از آب وگل آید بیرون
گل مهر تو ز گلزار دل آید بیرون
سر که امروز به تیغ تو نیفتد بر خاک
به که از خاک به فردا خجل آید بیرون
لحظه ای فرصت دیدن ندهد قطره اشک
بسکه از دیده به هم متصل آید بیرون
ننگ از آمیزشت ای غیر گرش نیست چرا
چون به بزم تو رود منفعل آید بیرون
آب جو دارد اگر خاصیت اشک مرا
سرو باید چو قدت معتدل آید بیرون
بی تو بس خون دل از دیده فرو ریخت کنون
قطره ی اشک بصد خون دل آید بیرون
دل که شاد است به عهد تو در آن کو چو (سحاب)
اگر از کوی تو پیمان گسل آید بیرون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.