به کوی می فروش افتاد راهم
ز آسیب حوادث در پناهم
به غیر از دل که آن هم مایل تست
که خواهد بود در محشر گواه هم
سیه کاری چشمان سیاهم
نشاند آخر به این روز سیاهم
نبودش خاطر از قتلم تسلی
به حرف غیر بگذشت از گناهم
در اول از وفاداری با غیر
فگند آن بی وفا در اشتباهم
همین تأثیر دارد آه بسیار
که باید نیست تأثیری در آهم
چه حاصل گر (سحابم) من که دایم
ز من فیضی نمییابد گیاهم؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گفت انگشت به خوانت ننهم
تا نبخشی گنه این سیهم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.