گنجور

 
صغیر اصفهانی

سواد موی تو اندر بیاض روی نکو

نوشته است خطی لا اله الا هو

فرشتهٔی نه پری نه بشر نه پس چه کسی

که هر چه خوانمت از حسن بهتری از او

گرفته‌ام سر خود را ز روی شوق بدست

بدین ‌امید که بر پایت افکنم چون گو

مرا بروضهٔ مینو چه حاجتست ذکر

که هست کوی توام به ز روضهٔ مینو

گذشته است ز موی معنبر تو مگر

که میوزد بمشامم نسیم غالیه بو

جفا و جور تو بر من همه نکو باشد

بلی به غیر نکویی نیاید از نیکو

صغیر کلب در تست ای شه خوبان

مباد آنکه برانیش روزی از سر کو

 
sunny dark_mode