گنجور

 
صغیر اصفهانی

جز معرفت از بهر بشر خاصیتی نیست

بی خاصیتی در تو اگر معرفتی نیست

گویم بتو از روی محبت به محبت

میکوش که محبوب تر از این صفتی نیست

ای خود سر خود رو که گریزی ز مربی

درد تو همین بس که ترا تربیتی نیست

بایست گرت عافیت این نادره بشنو

در ده ببلا تن که جز این عافیتی نیست

دانی چو خدا خواسته هرگونه قضا را

راضی بقضا باش که بی مصلحتی نیست

در ملک دل ار شاه شوی مرتبت آنست

بر ملک جهان شاه شدن مرتبتی نیست

ای آنکه شدی خاک ره پیر خرابات

خوشباش که بالاتر از این منزلتی نیست

دانی که برد سود محب علی آری

جز مهر علی در دو جهان منفعتی نیست

مانند صغیر آنچه که خواهی ز علی خواه

کز درگه او رد بخدا مسئلتی نیست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سعدی

چون عیش گدایان به جهان سلطنتی نیست

مجموع‌تر از ملک رضا مملکتی نیست

گر منزلتی هست کسی را مگر آن است

کاندر نظر هیچ کسش منزلتی نیست

هر کس صفتی دارد و رنگی و نشانی

[...]

آشفتهٔ شیرازی

جز عشق کسی را بدرون سلطنتی نیست

مغشوق تر از ملک دلم مملکتی نیست

جبریل کجا دم زند از رتبه عاشق

کو را بجز از بام فلک منزلتی نیست

ذات همه کس را بصفت می نشناسد

[...]

رضاقلی خان هدایت

گر منزلتی هست کسی را مگر آن است

کاندر نظر هیچکسش منزلتی نیست

هر کس صفتی دارد و رنگی و نشانی

تو ترک صفت کن که ازین به صفتی نیست

سنگی و گیاهی که درو خاصیتی هست

[...]

افسر کرمانی

جز ملک محبت به جهان مملکتی نیست

جز بندگی دوست، در آن سلطنتی نیست

دل می سپرم در دهن افعی زلفت،

در فکرت دیوانه، مرا مشورتی نیست

از مرحمت آزاد غمت را بنوازی

[...]

ملک‌الشعرا بهار

بدتر ز دورویی به جهان منقصتی نیست

وز صدق نکوتر به دو عالم صفتی نیست

آن را که به نزدیک خدا منزلتی هست

غم نیست گرش نزد شهان منزلتی نیست

رحم آر بر آن قوم که در پنجهٔ ظالم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه