چون تن به خاک مقتلش از پشت زین رسید
وجه خدا ز روی رضا بر زمین رسید
غلطید از اسب راکع و حمد خدای گفت
در سجده اوفتاد و به خاکش جبین رسید
روح الامین ز اشک به فرقش فشاند آب
فریادش از عطش چو به عرش برین رسید
از امت اجر زحمت یاسین اگر نبود
این ظلم ها چرا به امام مبین رسید
شد با اجل دچار چو در دست بوالحنوق
تیری سه شعبه به دل از شست کین رسید
از چوب و سنگ و اسلحه ی دیگرش مپرس
ز آن زخم ها که بر بدن نازنین رسید
بی خود یهود و گبر و نصاری گریستند
زین مایه وهن ها که به ارباب دین رسید
ننهاد هرکه بر دل و جان داغ ماتمت
جاوید بی نصیب شد از شادی غمت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.