تیر عشق تو بهر دل نرسد
سهم دیوانه به عاقل نرسد
چیست خرمن گیسو که از آن
خوشه ای بهره به سایل نرسد
مانده در لجه ی اشکم مردم
چون غریقی که به ساحل نرسد
میرد از ذوق گرفتاری دام
کار صیدت به سلاسل نرسد
عشق کوه است و شکیبایی کاه
هرگز این بار به منزل نرسد
از خطت خار خطر رست مرا
کشت این باغ به حاصل نرسد
وای برحال قتیلی کاو را
دست بر دامن قاتل نرسد
به سعادت نشود کارم ختم
کرم او بر سر بسمل نرسد
یک دم از حسرت نوشت نکشیم
کم به لب زهر هلاهل نرسد
ناوک ناله ی آتشبارم
درتو هشدار که غافل نرسد
نگسلد از تو صفایی به جفا
در دلت خطره باطل نرسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.