واقف از زاده و نزاده تویی
«عالم الغیب و الشهاده» تویی
عاشقان را تو می کنی سرمست
طرب افزای جام باده تویی
شهسواران به قوت تو سوار
دستگیر من پیاده تویی
در رحمت به روی هر دو جهان
بی غرض بی سبب گشاده تویی
فارغ از دی و حال و فردایی
بی نیاز از کم و زیاده تویی
فتنه آموز چشم و زلف سیاه
آبروی جمال ساده تویی
در زمین و زمان و غیب و شهود
قادر و قدرت و اراده تویی
شعله پرداز و نورافشان ساز
در دل صاف و روی ساده تویی
در بیان کمال آن معشوق
ای سعیدا زبان گشاده تویی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.