هیچ در کفر و خیال کار مشکل نیستی
در دلی اما خبردار از دل دل نیستی
در کنار ما و ما را از کنار بهره نیست
همچو دریا واقف از احوال ساحل نیستی
عاقبت باید از این ویرانهٔ تن رخت بست
هیچ در فکر دیار و راه منزل نیستی
با وجود حشمت و جاهی که در ظاهر تو راست
شکرلله از من درویش، غافل نیستی
صحبت ناقص سعیدا شد دلیل نقص تو
از چه با جاهل نشینی گر تو جاهل نیستی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.