گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سعیدا

چو آب در دل هر سنگدل برو جا گیر

چو آفتاب در این خانه رنگ مینا گیر

ز زهد خشک دماغت گرفته می بینم

ز راه میکده گردی عبیرآسا گیر

صفای وقت به امید خم نخواهی یافت

نشین و همچو گهر داد دل ز دریا گیر

قبای اطلس و دیبا نمی شود حایل

همین تو پردهٔ غفلت ز چشم خود واگیر

اگر که مرد شجاعی و همتی داری

چه می دهی جگر خویش دل ز دنیا گیر

وفا چو می نتوانی جفا بکش باری

که دست اگر نتوانی گرفت خود پا گیر

چو برکشند ز هر جانبی رقیبان سر

تو از میانه بیا جانب سعیدا گیر