به رو تو را چو خط مشکبار پیدا شد
غبار آینه را اعتبار پیدا شد
به دور خط رخت کامیاب شد دل ها
گل مراد در این روزگار پیدا شد
برآید از دل مجروح، آه و نالهٔ گرم
پلنگ دایم از این کوهسار پیدا شد
هزار نقش به دل های عاشقان بربست
هر آن شکن که به زلف نگار پیدا شد
خیال در نظر آورد رنگ آن گلروی
مرا به سینهٔ دل خارخار پیدا شد
ز موج خیز حوادث، اجل خلاصم کرد
که بحر شور فنا را کنار پیدا شد
به دور عارض او فتنه های خوابیده
ز سر کشیدن خط آشکار پیدا شد
چگونه خوانمش آدم کسی که آگه نیست
چه کار دارد و بهر چه کار پیدا شد
کرم نشست سعیدا ز پا و شد معیوب
رواج بخل در این روزگار پیدا شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت یک معشوق است که دلها را شاد و خواستهها را محقق میکند. با دیدن چهره او، اعتماد و امید در دلها شکل میگیرد. احساسات عمیقی به وجود میآید و دلها به یاد عشق و زیبایی مشغول میشوند. همچنین، شاعر به تأثیرات منفی و مشکلات زندگی اشاره میکند و به سرگردانی و بیهدفی انسانها میپردازد. در نهایت، تأکید بر این است که در دنیای امروز، بخل و منیت در بین مردم رواج یافته است.
هوش مصنوعی: وقتی چهرهی تو همچون خطی از مشک نمایان شد، اعتباری به غبار آینه بخشیده شد.
هوش مصنوعی: دلها به خاطر زیبایی چهرهات شاد و خوشحال شدند و در این زمان، آرزوها و خواستهها به تحقق پیوست.
هوش مصنوعی: از دل زخمی، صدای آه و نالهای مشابه صدای پلنگ به طور مداوم از این کوهستان به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: هزاران تصویر و خیال در دل عاشقان شکل گرفت و هر بار که کسی با زیبایی موهای محبوب ظاهر شد، دلها را تحت تأثیر قرار داد.
هوش مصنوعی: تصویر زیبای آن چهره در ذهنم نقش بسته است و به همین خاطر، در دل مثل خارهایی که به سینه میزنند، احساس درد و رنج پیدا شده است.
هوش مصنوعی: به خاطر حوادث ناگوار، مرگ مرا نجات داد، زیرا دریاچه پرهیجان فنا، آرامش و کناری پیدا کرد.
هوش مصنوعی: به دور چهره او، نشانههای جذابیت و فریبندگی که در حال پنهان بودند، با رها شدن از غبار، به وضوح نمایان شدند.
هوش مصنوعی: چطور میتوانم او را انسان بنامم، در حالی که از هدف و وظیفهاش بیخبر است و نمیداند برای چه به اینجا آمده است؟
هوش مصنوعی: سعید با کرم روی زمین نشسته و به همین دلیل حال خوشی ندارد. در این روزگار، بخل و عدم بخشش میان مردم معمول شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نهان بصورت اغیار یار پیدا شد
عیان بنقش و نگار آن نگار پیدا شد
میان گرد و غبار آن سوار پنهان بود
ولی چون گرد نشست، آن غبار پیدا شد
جهان خطی است که گردغذار او بدمید
[...]
شکوفه از افق شاخسار پیدا شد
ستاره سحر نوبهار پیدا شد
ز سبزه خط تراشیده چمن سر کرد
ز لاله خال لب جویبار پیدا شد
نشانه پی گلگون برق سیر بهار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.