ز ابر دست ساقی جسم خشکم لاله زاری شد
که در دل هر چه دارد خاک، از باران شود پیدا
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
ز ابر دست ساقی جسم خشکم لاله زاری شد
که در دل هر چه دارد خاک، از باران شود پیدا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر از ساقی میخواهد که با بارش باران (نوشیدن شراب) به او زندگی ببخشد و جسم خشک او را مانند لالهزاری سرسبز و آباد کند. این توصیف نشاندهنده نیاز به عشق و ترمیم درونی است که با بارش باران (محبت) ممکن میشود.
هوش مصنوعی: از ابرهای ساقی، بدن خشک من مانند یک لالهزار شده است و دل هر چه در خود دارد از خاک، با باران آشکار میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در مستان زدم تا حال هشیاران شود پیدا
نهفتم قدر خود تا قیمت یاران شود پیدا
فلک ای کاش بردارد ز روی کارها پرده
که نقد زاهدان و جنس میخواران شود پیدا
ز سیل فتنه چون در ورطه افتد زورق هستی
[...]
ز حرمانم غمی در خاطر یاران شود پیدا
چو بیماری که مرگش بر پرستاران شود پیدا
چو پیدا گردم از راهی، چنان یاران رمند از من
که بدمستی میان جمع هشیاران شود پیدا
کسی نگریزد از ما، گر ازین تقوی برون آییم
[...]
رواج بیدلان از مهر دلداران شود پیدا
که قدر و قیمت یاران هم از یاران شود پیدا
من و کنج فراق ای گریة حسرت کجایی تو
که در روز چنین قدر هواداران شود پیدا
اگر از گریة بسیار من درهم شود شاید
[...]
برون قدر من از جرگ گرفتاران شود پیدا
که در دوری به یاران قیمت یاران شود پیدا
ز جنبش کرد مژگان حال چشمت را بیان اما
ز بیتابی نبض احوال بیماران شود پیدا
به بزم اهل غفلت آنچه دانا میکشد داند
[...]
بهار آمد که می در جام میخوران شود پیدا
مرا از سینه، داغ لاله رخساران شود پیدا
مغنی، مصرع شوخی، ز من باید سراییدن
که شور میکشان، در بزم هشیاران شود پیدا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.