گنجور

 
صائب تبریزی

از بس ادب که یافت دل ما ادیب شد

بیمار ما ز رنج کشیدن طبیب شد

بی درد و داغ، فکر ترقی نمی کند

دل شد یتیم تا سخن من غریب شد

بعد از هزار شب که شب وصل داد روی

اوقات صرف پاس نگاه رقیب شد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode