تیر از فراق شست تو می کرد ناله دوش؟
یا بال عندلیب پر این خدنگ بود
از آبیاری عرق شرم، روی او
تا آفتاب زرد خزان لاله رنگ بود
امشب که شوخی هوسش آرمیده بود
جان شراب بر لب ساغر رسیده بود
درد طلب بلاست، وگرنه رفیق خضر
لب تشنگی خویش در آیینه دیده بود
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
تیر از فراق شست تو می کرد ناله دوش؟
یا بال عندلیب پر این خدنگ بود
از آبیاری عرق شرم، روی او
تا آفتاب زرد خزان لاله رنگ بود
امشب که شوخی هوسش آرمیده بود
جان شراب بر لب ساغر رسیده بود
درد طلب بلاست، وگرنه رفیق خضر
لب تشنگی خویش در آیینه دیده بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با او دلم به مهر و مودت یگانه بود
سیمرغ عشق را دل من آشیانه بود
بر درگهم ز جمع فرشته سپاه بود
عرش مجید جاه مرا آستانه بود
در راه من نهاد نهان دام مکر خویش
[...]
آن کس که مدح خان چو تو پادشاه بود
ترسان ز کید هرکس و ناکس چرا بود؟
در نیک و بد بسان شتر مرغ ناتمام
گه کند پر نماید و گه تیز تک بود
در خوابش ار ببینی کاسیب برتو زد
خرقه سبک بشوی که از خون سگ بود
دوشم بشمع روی چو ماهت نیاز بود
جانم چو شمع از آتش دل درگذار بود
در انتظار صید تذرو وصال تو
چشمم ز شام تا بگه صبح باز بود
از من مپرس حال شب دیرپای هجر
[...]
بیع و شرای آب همانا روا نبود
یا مال و جان آل نبی را بها نبود
یک جرعه کس چرا به عوض یا گرو نداد
گر خون و مالشان این هدر آن هبا نبود
میثاق و مهربانی و مردانگی مگر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.