گنجور

 
 
 
صائب تبریزی

خطی که گرد رخ او ز مشک ناب بود

یکی ز حلقه بگوشانش آفتاب بود

به خواب نازندیده است دولت بیدار

گشایشی که در آن چشم نیمخواب بود

چنین که سنگدل افتاده کوه تمکینت

[...]

وفایی شوشتری

دلی که در غم فرزند بوتراب بود

به روز حشر دگر فارغ از عذاب بود

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه