دگر چو نوبت آن کودک صغیر آمد
ز چرخ پیر خروش ملک به زیر آمد
به جان نثاری بابا، ز گاهواره ی ناز
نخورد شیر تو گفتی چو بچه شیر آمد
که گر، به جثّه صغیرم ولی به رتبه کبیر
کبیر را ندهند آب چون صغیر آمد
اگر به کار پدر نامد این پسر روزی
درست آمده امروز اگر چه دیر آمد
ولی چو گوهر بی آب را بهایی نیست
پی نثار تو این دُر بسی حقیر آمد
گرفت مادر و آوردش او به نزد پدر
که این پسر دگر از جان خویش سیر آمد
ز تشنگی نه به تن جان نه شیر در پستان
مرا دل از غم این طفل در نفیر آمد
نگر عقیق لبش کز کبودی است سیاه
نگر که لعل بدخشان به رنگ قیر آمد
گرفت بر سر دستش چو گوهری غلطان
به سوی معرکه ناچار و ناگزیر آمد
به روی دست پدر در میانه ی میدان
برای کشته شدن او بسی دلیر آمد
کشید ناله حسین کای سپاه کوفه و شام
خود این پسر زرسولیست کو بشیر آمد
بود نبیره و فرزند پادشاه رسل
که او بشیر و نذیر است و بی نظیر آمد
اگر به نزد شما قدر او حقیر بود
ولی به نزد خدا قدر او کبیر آمد
به غیر قطره ی آبی نخواهد او ز شما
حقیر نیست ولی خواهشش حقیر آمد
نمی کنید به طفلان اشک من رحمی
کنید رحم به این طفل کو صغیر آمد
برای کودک بی شیر، آب می طلبید
که تیر حرمله ی ملحد شریر آمد
به جای شیر طلب کرد، آب آن مظلوم
به جای آب شرار از خدنگ تیر آمد
رسید آب ز پیکان به حلق تشنه ی او
چو مرغ بسمل در خون زوی صفیر آمد
پی تسلّی بابا تبسّمی بنمود
که سوز تیر به حلقم چه دلپذیر آمد
بگو به مادر زارم اگر که کودک تو
ز شیر سیر نشد خود زتیر سیر آمد
دگر بگو به «وفایی» به ماتم فرزند
صبور باش که عمر جهان قصیر آمد
حسین سبط رسول است و نور چشم بتول
ببین چه بر سرش از دست چرخ پیر آمد
دلی که در غم فرزند بوتراب بود
به روز حشر دگر فارغ از عذاب بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ مصیبت و شهادت کودک امام حسین، علیاصغر، در واقعه عاشورا است. شاعر با بیانی عاطفی و مملو از درد به توصیف صحنهها و احساسات شخصیتها میپردازد. علیاصغر در حالی که تشنه و بیپناه است، توسط پدرش حسین به میدان آورده میشود تا در برابر سپاه دشمن قرار گیرد. حسین با نگاهی پرمحبت و در عین حال دردناک به فرزندش مینگرد و بر مظلومیت او تأکید میکند. با وجود سن کم علیاصغر، او در چشم خداوند ارزش و مقام بلندی دارد و در این شعر به تضاد بین کوچک بودن جسم و عظمت روح او اشاره میشود. این شعر حس همدردی و غم از دست دادن این کودک را به تصویر میکشد و نمایانگر انصافی است که امام حسین نسبت به فرزندش و مظلومیت او دارد.
هوش مصنوعی: وقتی نوبت آن کودک کوچک فرارسید، صدای نالهٔ دنیا بر زمین افتاد.
هوش مصنوعی: به خاطر جان پدر، از گهوارهی ناز شیر نخوردهای، تو گفتی که مثل شیر بچه آمدهای.
هوش مصنوعی: اگرچه بدن من کوچک است، اما در مقام و رتبه بزرگم. آب به بزرگترها نمیدهند، اما وقتی کوچکترها میآیند، این محدودیت از بین میرود.
هوش مصنوعی: اگر این پسر به کار پدرش نپردازد، هرچند امروز دیر آمده، بالاخره روزی به سمت درست و شایستهای خواهد رفت.
هوش مصنوعی: اما مانند گوهری که بدون آب ارزشی ندارد، نذر کردن این درّ گرانبها برای تو برایم ناچیز است.
هوش مصنوعی: مادر او را به نزد پدرش برد و گفت که این پسر دیگر از زندگی خود ناامید شده است.
هوش مصنوعی: به خاطر تشنگی، نه جسم من جان دارد و نه شیر در پستان؛ دل من به خاطر غم این کودک در حال ناله است.
هوش مصنوعی: نگاه کن به عقیق لبش که چقدر سیاه و تیره است، و به رنگ لعل بدخشان که مانند قیر شده است.
هوش مصنوعی: او با انگشتری گرانبها و زیبا بر دستش، به سمت میدان نبرد ناچار و اجتناب ناپذیر گام برمیدارد.
هوش مصنوعی: در وسط میدان، به خاطر پدرش، جوانی شجاع و دلیر به سوی او آمد تا جانش را فدای او کند.
هوش مصنوعی: حسین با صدای بلند ناله میزند و به سپاه کوفه و شام میگوید: "این پسر فرزند رسول خداست که بشارت دهنده آمده است."
هوش مصنوعی: فرزند و نوهی پادشاهانی نابغه و خاص به دنیا آمده است که او پیامآور و هشداردهندهای است و در نوع خود بینظیر است.
هوش مصنوعی: اگر در نظر شما او شخصیت کوچکی داشته باشد، اما در نظر خداوند، ارزش و مقام او بسیار بزرگ است.
هوش مصنوعی: او از شما چیز خاصی نخواهد خواست، تنها یک قطره آب. البته خود او را کوچک نمیشمارد، اما درخواستش به نظر حقیر میآید.
هوش مصنوعی: به маленькими детям به اشک من رحم کنید، رحم کنید به این کودک که در حال بزرگ شدن است.
هوش مصنوعی: کودکی که از شیر محروم است، آب میخواهد و در این حال تیر حرمله، فرد بیدینی که بدی میکند، به او آسیب میزند.
هوش مصنوعی: شخصی به جای نوشیدن شیر، آب را طلب کرد و در نتیجه، به جای آرامش و سرزندگی که آب باید آورد، احساس درد و آتش را تجربه کرد. در واقع، او به فواجع و مشکلاتی برخورد که به مانند تیر از کمان بر او فرود آمدند.
هوش مصنوعی: آب به شدت تشنه او رسید و مانند پرندهای که به شدت مجروح شده و در خون خود غوطهور است، نالهای از اعماق وجودش برخاست.
هوش مصنوعی: برای خاطر آرامش پدر، لبخندی زد که چقدر احساس درد تیر در گلویش دلپذیر به نظر میرسید.
هوش مصنوعی: به مادر بگو اگر کودک تو از شیر سیر نشده، خودت از تیر سیر شدهای.
هوش مصنوعی: به دیگران بگو که وفا داشته باشند و در سوگ فرزند صبور بمونند، زیرا عمر این دنیا بسیار کوتاه است.
هوش مصنوعی: حسین، نوه پیامبر و نور چشم دختر او، فاطمه، است. ببین چه بلایی از سوی سرنوشت بر سر او آمده است.
هوش مصنوعی: دلی که به خاطر غم فرزند بوتراب (حضرت علی) در دنیا رنج کشیده است، در روز قیامت از عذابها رهایی خواهد یافت و آرامش خواهد داشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.