|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر به تأثیر عشق بر دل انسان و پیوند عمیق آن اشاره میکند. او میگوید که عشق میتواند خواستههای دل را افزایش دهد و از میوههای روز قیامت میگوید که آنها خام هستند. همچنین، شاعر بیان میکند که کسی که به محبوبیت و نام و مقام دست پیدا میکند، از طریق همواری و آسانی به این جایگاه نائل آمده است. در پایان، اشاره میکند که مانند سگ لیلی که فقط به لیلی وفادار است، انسانها نیز قادر نیستند به کسی جز معشوق خود نزدیک شوند، و در غیر این صورت، به مانند آهوهای وحشی به دام عشق نمیافتند.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق، آرزوهای دل بیشتر میشود و انسان خودخواه میشود. مانند میوههایی که از خورشید قیامت میرویند، بدون اینکه به پختگی برسند.
هوش مصنوعی: هر کسی که در زندگی خود پایداری و استقامت داشته باشد و مسیر را به آرامی طی کند، در نهایت به جایی میرسد که مشهور و مورد احترام میشود.
هوش مصنوعی: سگ لیلی فقط به لیلی توجه دارد و به کسی دیگری علاقهمند نمیشود. اگر اینطور نبود، آهوهای وحشی هم به مجنون آرامش میدهند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همیبینیم ساقی را که گرد جام میگردد
ز زر پخته بویی بر که سیم اندام میگردد
دگر دل دل نمیباشد دگر جان مینیارامد
که آن ماه دل و جانها به گرد بام میگردد
چو خرمن کرد ماه ما بر آن شد تا بسوزاند
[...]
دل از گفتار ناسنجیده بی آرام می گردد
که شکر خواب، تلخ از مرغ بی هنگام می گردد
تلافی را مکافات عمل در آستین دارد
دهن گوینده را تلخ اول از دشنام می گردد
ندارد نامداری حاصلی غیر از سیه رویی
[...]
چنان از اضطرابم خوش دل آن خودکام می گردد
که از گردیدن حالم به بزمش جام می گردد
نصیبی بهر سروستان جنت تا به دست آرد
رعونت روز و شب برگرد آن اندام می گردد
گهی لب را تکلم آشنا گردان سرت گردم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.