گنجور

 
صائب تبریزی

تا دل از زلفش جدایی کرد از جان سیر شد

نافه تا افتاد دور از ناف آهو پیر شد

روزی لب تشنگان را می دهد سامان خدا

دایه هر خونی که خورد از دست طفلان، شیر شد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode